تفاوت مهندسی اجتماعی و نگاه سیستمی انسانی

0

سیستم های انسانی، سیستم های پیچیده!

یک جمع از افراد که می خواهند کاری را به ثمر برسانند (چه در قالب یک سازمان و چه در قالب یک تشکیلات) یک سیستم را تشکیل می دهند. سیستمی که هر یک از این افراد، یکی از اجزای آن هستند. اما این سیستم یک سیستم پیچیده است. چرا که هر یک از اجزای این سیستم (انسان ها) به تنهایی یک سیستم مستقل هستند که ویژگی های خودشان را دارند.

همین عامل، کار با سیستم های انسانی را دشوار کرده است. چرا که شما با یک سیستم پیچیده رو به رو هستید که هر جز آن به تنهایی یک سیستم مستقل است. اما راهکار چیست آیا می شود کار با این سیستم را فرموله کرد؟

مهندسی اجتماعی در سازمان های غربی

اینکه سیستم های پیچیده انسانی را می توان فرموله کرد یا نه قابل بحث است. امروزه در دنیا به کمک مهندسی اجتماعی، با حذف کردن برخی از ویژگی های انسان، این کار را انجام داده اند. آنها می گویند با انجام برخی کارها در محیط و در بیرون از انسان، می توانیم نظم لازم را در سازمان ایجاد کنیم.

این کار جواب هم داده است. یعنی آنچه که به عنوان نظم در سازمان های غربی شناخته می شود حاصل همین مهندسی اجتماعی است. اما در اینجا مشکل به کمک مهندسی اجتماعی حل شده است نه یک نگاه سیستمی انسانی!

تفاوت سازمان با تشکیلات دینی

اگر یک تشکیلات بخواهد با نگاه دینی همین نظم را ایجاد کند باید مسیر متفاوتی را طی کند. در تشکیلات دینی انسان ها باید به مرحله ای برسند که با بصیرت خودشان به این نقطه برسند که باید هر روز، راس ساعت هفت در محل کار حاضر باشند.

مدل مهندسی اجتماعی سازمان های غربی در این موقعیت می گوید که اگر کارمندان دیرتر از ساعت 7 در محل کار حاضر باشند با توبیخ و جریمه مواجه می شوند. اما اگر در همین مجموعه های منظم بخش نامه ای صادر شود که دیگر کسانی که دیرتر از 7 می آیند جریمه نمی شوند و هر نفر صرفا با وجدان خودش تصمیم بگیرد زود بیاید، حتما با نتایج متفاوتی رو به رو خواهیم شد!

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید