توانایی «تعریف درست»، زندگی فرزند شما را تغییر می دهد!

0

از پسر جوانی پرسیدیم: «آینده را چگونه می بینی؟» او گفت: «آینده را تاریک می بینم!» از او خواستیم زندگی را توصیف کند. او در پاسخ گفت: «زندگی یعنی یک بستر بدبختی!»

حالا جوان دیگری را تصور کنید که زندگی را «زمینه ای برای شکوفایی همه استعدادها» تعریف می کند. خوب زندگی این فرد خیلی تفاوت دارد با نفر اول!

در همین مثال کوتاه، میزان اهمیت «تعریف درست» داشتن از پدیده ها و زندگی را دریافتید.

ما باید برویم به سمت تعاریف دقیق تر

اگر جامعه ما حرکت کند به سمت داشتن «تعاریف دقیق تر»، بسیاری از مشکلات ما حل می شوند. ما باید به خوبی تعریف کنیم که مثلا ازدواج چه چیزی است؟ موفقیت یعنی چی؟ و …

به عنوان مثال اگر در خانواده تعریف درستی از ازدواج و کاربرد آن وجود داشته باشد، بسیاری از مشکلات خانواده ها در ازدواج فرزندانشان برطرف می شود.

خانواده ای که در پاسخ تقاضای فرزندش برای ازدواج می گوید: تو هنوز بچه ای، یا باید ابتدا سربازی بروی و … مشخصا تعریف واضحی از ازدواج و چرایی آن ندارد. در حالی که اگر در یک خانواده تعریف درستی از ازدواج وجود داشته باشد، دلایل یک خانواده برای ازدواج یا عدم ازدواج فرزندشان کاملا مشخص و حساب شده خواهد بود.

اینگونه، مشکلات مانع فرزندان شما نمی شوند!

تصور کنید به یک جوان بگویید بیا این آجر را از روی زمین بردار. او به شما می گوید: «بگو یک کارگرد بیاید آجر را بردارد!»

حالا اگر برای همین جوان به خوبی تعریف شود که بلندکردن این آجر باعث درگیر شدن عضلات بازوهای او می شود و عضلاتش را قوی می کند، او با جان و دل از این کار استقبال می کند. اینگونه می شود که وقتی تعریف درستی برای جوان صورت گرفت، او به باشگاه می رود، پول هم می دهد که به او وزنه بدهند تا ورزش کند.

برخورد فرزند شما با مشکلاتش هم به همین گونه است. اگر بتوانید برای فرزندتان به خوبی تعریف کنید که مشکلات باعث آزار او نیستند بلکه سبب رشد او هستند، وزنه های رشد او هستند، آنگاه او از مشکلات استقبال می کند.

به مکالمات خود دقت کنید

برای اینکه تعاریف درستی در ذهن فرزند شما شکل بگیرد، لازم است که شما دقت بسیاری روی مکالمات خودتان با یکدیگر داشته باشید. به عنوان مثال، حتما شما هم تاکنون این دیالوگ آشنا در محاورات جامعه ایرانی را شنیده اید:

« میدونی من برای چی تو این زندگی عقب افتادم؟ به خاطر اینکه صداقت داشتم! »

همین الان اگر شما از چند جوان بپرسید صداقت باعث عقب افتادن در زندگی می شود یا نه، احتمالا تعداد زیادی از آنها می گویند بله می شود. به این علت که این جمله را تابحال بارها از بزرگترهایشان شنیده اند. در حالی که این تعریف غلط است.

اولا که ریشه یابی مشکل غلط است. آیا عقب افتادن شما از زندگی تان واقعا به خاطر صادق بودنتان بوده است؟ اصلا تعریف شما از عقب افتادن در زندگی تان چیست؟ آیا تحلیل شما فقط از بعد مادی است؟ آیا نمی توانستید این تعریف را اینگونه به کار ببرید: « علت آرامش داشتن من در زندگی ام، صادق بودنم با دیگران بوده است؟ »

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید