منظور از «خودآگاهی» چیست؟

0

منظور ما از خودآگاهی چیست؟

سلام. احتمالا شما هم تابحال بارها نام «خودآگاهی» را شنیده اید. به نظر شما منظور از خودآگاهی چیست؟ ممکن است اساتید مختلف این مبحث را به روش های مختلفی معرفی کرده باشند.

وقتی ما از خودآگاهی صحبت می کنیم، منظور اصلی مان رسیدن به نوعی خودشناسی کاربردی است. شاید منظور یک نفر از گفتن «خودت را بشناس» این باشد که شما اجزای بدنتان و نحوه کارکرد آن را بشناسید؛ مثلا بدانید که قلب تان چگونه کار می کند، رگ هایتان چه کار می کنند و …

از نظر ما این بخش سطحی خودشناسی است. خودشناسی کاربردی و عمیق این است که شما بتوانید حالات لحظه تان را زیر سوال ببرید.

حالات لحظه تان را زیر سوال ببرید!

شما باید طبیعی ترین حالات خودتان را زیر سوال ببرید. مثلا هرگاه حس می کنید خسته هستید، با این سوالات حس خستگی خودتان را زیر سوال ببرید:

  • برای چی خسته ای؟
  • چقدر خسته ای؟
  • اصلا به خاطر این موضوع پیش آمده خسته ای؟
  • یا اینکه از خودت خسته ای؟
  • ممکن است برای توجیح کردن یک رفتار دیگه ات تظاهر به خستگی کنی؟
  • نیاز به استراحت داری که خسته ای؟
  • مشکل تغذیه ات باعث شده احساس خستگی کنی؟
  • چرا حالات خود را زیر سوال می بریم؟

ما این دست سوالات را برای حالاتی که داریم مطرح می کنیم تا ارتباط میان پاسخ های آنها را شناسایی کنیم و به این وسیله ریشه های حالت های خودمان را پیدا کنیم.

در یک جمله، ما می خواهیم ریشه های حالت ها و حتی احساس های خودمان را شناسایی کنیم.

خودشناسی عمیق تر

در هر لحظه شما احساس متفاوتی را تجربه می کنید؛ گاهی احساس آرامش دارید، گاهی حس نیرومندی، سبک بالی یا … را تجربه می کنید.

معمولا در مباحث خودآگاهی این موضوع تدریس می شود که در هر لحظه احساس خودتان را شناسایی کنید. اما یک گام قوی تر این است که شما به این بیاندیشید که چرا این احساسات را دارید؟ چرا اکنون احساس آرامش دارید؟

البته اکثر ما در همان گام اول شناسایی احساسی که در هر لحظه داریم نیز دچار ضعف هستیم. اما اقدام کاربردی تر این است که ریشه های احساسات خودمان را پیدا کنیم. این مهارت بسیار کاربردی است و می تواند ارتباط ما را با فرزندانمان و خودمان راحت تر بکند.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید