چرا فرمول های موفقیت، شما را موفق نمی کند؟

0

نسخه ای برای موفقیت!

امروز رسم شده که در بخش های مختلف، برای موضوعات مختلف، نسخه هایی برای موفقیت داده میشود. مثلا میگویند شما باید این ده تا کار را انجام بدهید تا به فلان هدف برسید، اگر شما این 10 کار را انجام بدهید به فلان نقطه میرسید و …

این فرمول ها در ابتدا خوشایند به نظر می رسند چرا که تکلیف شما رو روشن میکنند! چرا که میدانید برای رسیده به نقطه مطلوب دقیقا چه کارهایی را باید انجام دهید و نقطه ناشناخته ای باقی نمانده است.

چرا این نسخه برای من جواب نداد؟

اتفاقا ممکن است این کارها برای بعضی از آدم ها هم جواب داده باشد اما وقتی شما این کارها را انجام میدهید جواب نمی گیرید؛ یا اصلا نمی تونید این کارها را انجام بدهید.

مثلا به شما گفته می شود برای رسیدن به فلان هدف باید سحرخیز باشید، اما شما نمی توانید سحرخیر بشوید؛ یا اصلا سحرخیز هم می شوید اما به جواب نمی رسید.

یا مثلا به شما میگویند که باید روابط تان را با آدم ها کم کنید تا تمرکز پیدا کنید. شما روابط را کم می کنید اما تمرکز پیدا نمی کنید! در واقع بسیاری از دستورالعمل ها با بن بست مواجه می شوند. یکی از دلایلش این است که شما این دستورالعمل ها را کپی کردید و آن ها را تبدیل به یک بسته نگرشی نکردید.

چرا نگرش مهم است؟

به عنوان مثال در همین مثال سحرخیزی، ممکن است شما سحرخیز شده باشید اما نه با نگاه مثبت و نگاه سرمایه گذاری بلکه با نگاه هزینه کردن و طلبکاری. یعنی به جای اینکه احساس کنید با سحرخیز شدن یک سرمایه گذاری مفید انجام داده اید، از زمین و زمان طلبکار هستید که لطف کردید و سحرخیز شده اید!

بنابراین جواب نگرفتید؛ چراکه عاملی که باعث میشد شما سحرخیز بشوید در شما شکل نگرفته است.

راهکار، تفکر راهبردی است

تفاوت بنیادی فکر کردن و انجام دادن عمل بدون فکر در همین قسمت است! وقتی شما بدون فکر عمل می کنید، حتی اگر نتیجه هم بگیرید، نتایج سطحی و موقتی خواهند بود. به همین علت است که ما نیاز داریم به تفکر، چرا که تفکر زیرساخت رفتار است. اگر فکر شما عوض شود، رفتار شما هم تغییر خواهد یافت.

البته تفکر انواع مختلف دارد، از قبیل تفکر نقاد، تفکر سیستمی، تفکر خلاق و … در اینجا تفکری که به کمک ما می آید، تفکر راهبردی است. تفکری که به ما کمک می کند مسیر درست رسیدن به اهداف را بیابیم.

یک تمرین خیلی ساده

مجموعه دستورالعمل هایی را که تاکنون در ارتباط با موفقیت، دیده اید، شنیده اید یا اجرا کرده اید را یکجا بنویسید. ما میخواهیم حلقه های مفقوده را پیدا کنیم.

در عصر انفجار اطلاعات، توسعه آموزش به مدل نیازدارد. بدون مدل درست، آموزش دیدن بیشتر و حجم وسیع اطلاعات فقط ما را کندتر می کند!

به ویژه اطلاعاتی که مبتنی بر نیاز ما نیستند حرکت ما را بسیار کند کرده اند.

حتما این مجموعه دستورالعمل ها را لیست کنید و بررسی کنید که گیر شما در نرسیدن به اهدافتان کجاست. خیلی از دوستان تابحال به ما مراجعه کردند و ما از آنها خواستیم که یک دفتر هدفگذاری تهییه کنند و آنها پاسخ داده اند که ما خودمان دفتر هدفگذاری داریم!

راست هم می گویند. بسیاری از شما ممکن است تاکنون ده ها دوره و کلاس شرکت کرده باشید. اما نمیدانید گیر کار کجا است. ما به دنبال یک نگاه جدید به مسائل قدیمی هستیم از منظر پیدا کردن حلقه های مفقوده. این تمرین به شما کمک می کند تا به دنبال این حلقه های مفقوده خودتان بگردید.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید