تفکر راهبردی جهت را مشخص نمی کند!

0

از نقاط پنهان غافل نشوید

وقتی شما برای یادگیری یک مبحث، مقاله ای می خوانید، یک ویدئو را تماشا می کنید یا حتی سر کلاس آن حضور می یابید، همواره احتمال این وجود دارد که آموزشِ استاد را در ذهن خودتان به صورت ناخواسته تحریف کنید. یعنی مبحث آموخته شده را به گونه ای دیگر در ذهن خودتان تعریف کنید.

راهکار حل این مشکل، سوال پرسیدن است. باید هر آنچه به نظرتان کمی مبهم است را بپرسید تا اطلاعات غلطی در ذهنتان باقی نماند.

در نوشتارهای قبل، به زوایای مختلفی از تفکر راهبردی پرداختیم. در این نوشتار به یکی از پرسش های شما در ارتباط با این تفکر پاسخ می دهیم تا از برخی پردازش های غلط در این زمینه جلوگیری شود.

پرسش شما:

آیا تفکر راهبردی می تواند جهت حرکت را برای ما مشخص کند؟ یعنی راهبرد مسیر راه حل را مشخص می کند یا خود راه حل را مشخص می کند؟ کسی که جهت حرکتش مشخص نیست می تواند از این تفکر کمک بگیرد؟

پاسخ

اگر منظور سوال این است که تفکر راهبردی جهت کلی یک نفر را مشخص می کند یا خیر؟ باید بگویم خیر! این نوع تفکر فقط در جهت مشخص شده می تواند سیاست های کلی حرکت را مشخص بکند.

جهت کلی هر نفر را می توان با شناسایی انگیزه ها، ارزش ها و باورها او مشخص کرد.

اینطور نیست که داشتن راهبرد نشان از بودن در مسیر و جهت درست باشد. حتی یک دزد هم می تواند در جهت نیت ناسالم خودش، از راهبردهایی جهت رسیدن به هدف استفاده کند!

راهبرد جهت دهنده به فرع ماجراست

به بیان دیگر می توانیم بگوییم که راهبرد جهت دهنده به اصل ماجرا نیست، بلکه جهت دهنده به فرع ماجراست!

یعنی شما باید ابتدا به کمک شناسایی نظام ارزشی و باورهای خودتان، اهدافتان و چرایی رسیدن به آنها را برای خودتان مشخص کنید، سپس برای تشخیص بهترین مسیر جهت محقق کردن این اهداف  می توانید از راهبردها استفاده کنید.

راهبرد ارزش دهنده نیست!

راهبردها صرفا ابزار شما جهت تحقق سریع اهدافتان هستند. بنابراین راهبردها ارزش دهنده نیستند. همانطور که ابزارها ارزش دهنده نیستند. جنس راهبردها از جنس ابزار و تکنولوژی است. ابزار، حرکت دهنده است نه جهت دهنده …

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید