تفکر سیستمی چه نقشی در رسیدن به اهداف شخصی دارد؟

با تکرار کارهای قدیمی، نتیجه جدیدی نمی گیرید!

برای رفتن از نقطه موجود به نقطه مطلوب شما به یک سیستم نیاز دارید. بخشی از این سیستم شامل پرداختن به مضعیت فعلی شما و چرخه ای است که شما را به این نقطه رسانده. این خیلی مهم است!

شما باید ببینید کدام زنجیره عوامل شرایط فعلی تان را شکل داده است. در این زنجیره، یکسری عادت ها، باورها، موانع و عوامل وجود دارد که شما را به نقطه فعلی تان رسانده است. اگر شما این زنجیره باورها و عادت ها و … را شناسایی نکنید و تغییر ندهید، نتایج جدیدی نخواهید گرفت.

اگر کاری را انجام دهید که همیشه انجام میدادید، به همان نتیجه ای می رسید که همیشه می رسیدید.

پیدا کردن حلقه مفقوده با نگاه سیستمی

ما باید حلقه مفقوده جریانات درونی خودمان را با نگاه سیستمی پیدا کنیم. به عنوان مثال از خودمان بپرسیم:

• من چه عادت هایی دارم؟
• با عادت هایم چگونه برخورد می کنم؟
• با غریزه هایم چگونه برخورد می کنم؟
• با تقلیدهایم چه می کنم؟
• با تعصب هایم چه می کنم؟
• کی و چرا لجبازی می کنم؟
• با کفرهایم چه می کنم؟
• و ….

اگر شما این چرخه درونی خودتان را شناسایی و مدیریت نکنید، قادر به تغییر دادن رفتار و نتایج خودتان نخواهید بود. وقتی این چرخه را مدیریت نمی کنید رفته رفته انرژی شما در مسیر اهداف جدید افت می کند.

همین جریان باعث شده که بسیاری از ما از سنین کودکی، برنامه های ریزی های هفتگی و ماهانه و سالانه متعددی را انجام داده ایم که به نتیجه نرسیده اند.