اگر معلم یا استاد نگاه سیستمی نداشته باشد چه می شود؟

0

مفروضات خطی یک استاد

تصور کنید یک استاد دانشگاه (یا حوزه) در جایگاه تدریس در یک کلاس حاضر می شود. این استاد چند گزاره خطی را در مورد باید و نبایدهای کلاس درس در ذهن خودش دارد. گزاره هایی مانند اینکه:

  • در کلاس درس، وظیفه طلاب و دانشجویان این است که خوب گوش بدهند
  • دانشجویان باید در مورد مسائل مطرح شده سوال بپرسند
  • سوال جایگاه دارد و دانشجو باید هر سوال را در جای مناسب مطرح کند
  • و …..

دانشجویی سوال می پرسد …

تصور ما این است که این استاد، هم در درس خودش ماهر است و هم انسانی فهیم و منطقی است. در این میان دانشجویی سوالی می پرسد. این استاد، سوال دانشجو را با انتزاع ذهنی خودش اندازه می گیرد و می فهمد که این سوال، نشان از یک ضعف فکری در آن دانشجو دارد. یعنی سوال دانشجوی مذکور، حاصل یک بی نظمی فکری بوده و منطق درستی ندارد.

در نتیجه این استاد محترم، استادانه به دانشجو می گوید که سوالش از بنیاد اشتباه است و بهتر است بیشتر درس بخواند. مجدد تاکید می کنیم که این استاد خیلی هم انسان با اخلاقی است و تمام اصول انسانی را در این ارتباط رعایت کرده است. اما بهتر است نگاهی هم به پشت صحنه سوال دانشجو داشته باشیم!

پشت صحنه سوال دانشجو

این دانشجو، از اول سال متوجه شده که یک مشکل کم رویی دارد. به این معنی که نمی تواند در جمع سوال بپرسد. یک نفر هم در نقش مشاور به او گفته جهت حل مشکل کم رویی اش باید سر کلاس سوال بپرسد، چرا که خود سوال کردن در جمع، مشکل کم رویی انسان را برطرف می کند.

دانشجوی داستان ما هم از اول سال بارها جلوی آینه سوال کردن را تمرین میکند. بالاخره با تشویق های این مشاور بعد از یک سال، آمده تا سر کلاس سوالی را مطرح کند!

لازم به توجه است که انرژی این آدم در طراحی این سوال اصلا صرف محتوای سوال و مفهوم و منطق سوال نشده است. انرژی او صرف احیای خود این فرایند سوال کردن شده.

نتیجه کار چیست؟

در نهایت دانشجو سوالش را سر کلاس مطرح می کند و استاد منطقی و با اخلاق داستان چنان بُرجَکی به دانشجو می زند که موجب می شود او تا 2 سال دیگر در این حوزه عقب بماند!

این داستان می توانست متفاوت رقم بخورد

اگر این استاد نگاه جامع تری می داشت و در تصمیم گیری و تحلیل خودش، عقل را در کنار قلب قرار می داد نتایج متفاوتی رقم می خورد. در واقع ما در اینجا با ضعف تفکر سیستمی در این استاد مواجه هستیم.

یک استاد و مدرس دارای مهارت تفکر سیستمی، در این شرایط می توانست ابعاد مختلف این ماجرا را در نظر بگیرد و به نحوه دیگری پاسخ دانشجو را بدهد.

تصور کنید این استاد در پاسخ به سوال بی بنیاد همان دانشجو می گفت: «سوالی که پرسیدی را الان جواب بدهم یا اینکه بهتره آخر جلسه دو نفره راجب آن گفتگو کنیم؟»

همین برخورد مناسب استاد، موجب می شد که این دانشجو یک قدم در حل میئله خودش جلوتر برود.

اساتید و مدرسین با انسان طرف هستند. انسان خودش به تنهایی یک سیستم پیچیده است. گزاره های پیش فرض دو انسان الزاما در یک خط قرار ندارند. بنابراین اگر اساتید در تدریس خودشان نگاه خطی داشته باشند در روابط با دانشجویان به مشکل می خورند.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید