نقش تفکر راهبردی در مدل سازی

0

مدل سازی به کمک تفکر راهبردی

در نوشتار های گذشته به چیستی تفکر راهبردی و ضرورت آن اشاره کردیم. در این نوشتار با ذکر یک مثال نقش این تفکر در مدل سازی را بررسی می کنیم.

راهبرد شما برای افزایش استقامت

تصور کنید شما می خواهید استقامت خودتان را افزایش دهید؛ راهبرد شما جهت افزایش استقامت چیست؟ یک بخش مهم در افزایش استقامت این است که شما نگاهتان را عوض کنید. راهبرد شما جهت تغییر نگاه و افزایش استقامت می تواند مطالعه احوالات بزرگان باشد.

در اینجا، «مطالعه احوالات بزرگان» یک راهبرد است برای پیدا کردن مفاهیم مورد نیازتان در زمینه استقامت. شما باید زندگی این بزرگان را با این دید بخوانید که عده زیادی بوده اند که اگرچه امکانتشان از شما هم کمتر بوده است اما بهره وری بالاتری داشته اند.

چگونه فکر کردن مهم است!

شما باید به این بیاندیشید که این بزرگان چگونه «فکر» می کردند. یعنی چگونه فکر کردن آنها از چگونه عمل کردنشان مهم تر است. راهبرد درست را از این بخش می توانید استخراج کنید.

ببینید وقتی آنها با مشکلی رو به رو می شدند چگونه برخورد می کردند و این برخورد آنها مبتنی بر چه تفکری بوده است؟

این می شود شیوه پیدا کردن راهبرد درست! هرگاه دیدید مشکلی دارید که حرکت شما را کند کرده است، بروید و آدم هایی را پیدا کنید که بیشتر از شما مشکل داشته اند اما توانسته اند حرکت کنند. سپس تحقیق کنید که آنها چه تفکری داشته اند که به آنها کمک کرده است تا حرکت کنند.

تفکر را مدل سازی کنید نه عمل را

تفکر راهبردی ما را به سمت مدل سازی نحوه تفکر این بزرگان سوق می دهد. اگر تفکر راهبردی نداشته باشیم، مستقیما میرویم به سراغ کارهایی که آنها انجام داده اند. در حالی که تقلید آن کارها بدون توجه به نوع تفکر پشت آن کارها می تواند به ما صدمه بزند.

مثلا تفکر این بزرگان این بوده است که هر حادثه ای برای آنها یک عامل رشد است. بنابراین در مشکلات موضع گیری درستی داشته اند. پس شما هم می توانید با ایجاد این تفکر در خودتان، استقامت تان را افزایش دهید.

در اینجا شما به کمک این مقایسه، به راهبردی برای رسیدن به موفقیت در این زمینه خاص دسترسی پیدا کردید که به آن «مدل» گفته می شود.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید