چگونه تفکری فرایندی داشته باشیم؟
همه ما دوست داریم، می‌خواهیم، باید و لازم است که «خوب فکر کنیم» بخشی از خوب فکر کردن در مدیریت تفکر است و بخش مهم مدیریت تفکر، مدیریت سوال است و اینها هر کدام تاثیرات خود را دارند.
مثال 👈 می خواهید فرد مقابل تان را به تفکر وادار کنید و یا زمینه تفکر را در او بوجود بیاورید. در مقابل کاری که انجام داده است به دو شکل متفاوت از او سوال می پرسید: چرا این کار را کردی؟ این حالت، حس توبیخ، ترس و فشار را ایجاد میکند و از خلاقیت او می کاهد.
اما اگر بپرسید: چطور شد که این کار را کردی؟ به چه چیز فکر کردی که به این نتیجه رسیدی؟ در اصل با یک تغییر ساده ، حالت پرخاشگری، زیر سوال بردن، و انتقادی را به حالتی «فرایندی» تبدیل کرده اید.
چه مسیری را انتخاب کنم تا هزینه ها و خسارت هایم کاهش پیدا کنند ؟
این مدیریت سوال را چه در ارتباط با دیگران و چه در ارتباط با خودتان بکار ببرید.
خیلی وقت ها ما یک حرکتی می کنیم که بعد از اتمام آن به این نتیجه می رسیم که یکسری کارها را باید قبل از آن انجام می دادیم. پس همیشه روند نتیجه گیری ها، اجرائیات، ارتباطات، احساسات، انرژی و نیروهای تان را بررسی کنید و دائما چک کنید.
و چه چیزی اتفاق افتاد؟ به چه روشی انجام بدهم؟ احتمالا چه راه حل های دیگری را وجود دارد که از خسارات احتمالی جلوگیری کند؟ و….
چگونه تفکر خود را تقویت کنیم؟
یکی از کارهایی که می تواند تفکر آزاد ما را تقویت کند، این است که در موضوع مورد بحث، قضاوت ها را کنار بگذاریم، خاطرات قبلی را، پیش فرض ها را، ترس ها را، احساسات را کنار بگذاریم و بصورت کاملا آزاد، زنده و دقیق آنچه را که اتفاق افتاده است 👈 توصیف کنیم.
این شیوه را به فرزندان تان هم آموزش بدهید تا از تحول فکری بهره ببرید .