معنویت چیست؟

0

معنویت فقط در مسجد نیست!

وقتی صحبت از معنویت می شه، توی ذهن خیلی از ما، بیشتر یکسری قالب های مذهبی شکل می گیره. مثلا تصاویر نماز، مسجد، حرم، کربلا، روضه خوانی و … میاد تو ذهنمون. در حالی که اینها تنها یک بخشی از قالب های مذهبی هستند. اما معنویت مفهوم بسیار گسترده ترین دارد.

انسان که تنها جسم نیست! انسان فراتر از جسم است. جسم انسان را با غذا می توان تامین کرد اما قسمت های غیر جسمانی انسان را از راه های دیگر باید تامین کرد. برای تامین قسمت های غیر جسمانی انسان، مکاتب معنوی الهی و غیر الهی بسیاری برنامه ریزی کرده اند.

مکاتب معنوی ساخته انسان

امروز در دورانی قرار داریم که خود انسان ها مکاتب معنوی خودساخته بسیاری را تشکیل داده اند. مثلا عده ای مدعی هستند که معنویت یعنی انسان خوش باشد، عده ای می گویند معنویت با نوعی حس خلسه ایجاد می شود. عده ای هم می گویند برای تجربه معنویت باید حس فلان لذت را تجربه کنید و …

اما هیچ کدام این معنویت ها ریشه در خداشناسی، خدا آگاهی، خدا خواهی و خداباوری ندارد. در حالی که پیشفرض ذهنی ما از معنویت، نوع خداباورانه معنویت هست. و همین معنویت خداباورانه ابعادی بسیار گسترده از چیزی دارد که ما فکر می کنیم.

آیا آب خوردن هم می تواند معنوی باشد؟

بله! کاربرد گسترده معنویت دقیقا یعنی همین. معنویت در دل لحظه های ما و در دل تمام کارهای ما، مثل اکسیژن  جاری است. جنس معنویت مثل نسیمی است که در همه کارها ی روزانه مان جاری است. مثلا این نسیم در شادی های ما هم می تواند باشد. ورزش ما هم می تواند معنوی باشد، کار کردن ما در خانه یا محل کار هم می تواند معنوی باشد و …

در ذهن شما این شکل گرفته که ما باید بخشی از زندگی مان را بگذاریم برای کار، بخشی را برای ورزش، بخشی را برای تفریح و شادی و بخش را برای معنویت. در حالی که این نگاه ناقص است!

نگاه درست این است که در تمام قسمت های کار، تفریح، ورزش و شادی و … شما یک نسیم معنویت جاری باشد. اما چطور می شود این نسیم معنویت را در تمام جنبه های زندگی جاری کرد؟

راهکار جاری کردن نسیم معنویت در زندگی

این نسیم معنوی از قرار گرفتن انسان در مدار عبودیت حاصل می شود. یعنی زمانی که آب می خوری، توجه کنی که این آب را خدا آفریده. توجه کنی این دست شما که میخواهد آب را بردارد، آفریده و نعمت خداست. یعنی توجه کنید که این ذهنی که تشخیص میدهد شما تشنه هستید و باید آب بنوشید نعمت خداست.

اینجا تفکر نقش مهمی ایفا می کند. یعنی فکر کردن به این اصل که ما هر چه داریم از خداست. ما از خودمان چیزی نداریم. این یعنی معنویت. یعنی معنی داشتن همه چیز در هستی، در راستای عظمت انسانی که در مسیر عبودیت قرار گرفته است.

ما می توانیم شادی معنوی هم داشته باشیم؟

بله! شادی باید معنوی باشد. اتفاقا جوان امروز ما با این مفهوم می تواند خوب رابطه برقرار کند. اینکه ما بزرگ ترها به او بگوییم که شادترین دوران عمر ما، دوران مسجد رفتن مان بوده است. آن هم نه شادی معنوی! تعریف کنیم که چطور همین شادی های معمولی، شوخی ها و خندیدن ها را در مسجد تجربه کردیم.

مگر نمی شود انسان دوستان خوبی داشته باشد که این دوستان خوب هم اهل نماز و خدا و قرآن باشند و هم انسان های شادی باشند؟!

متاسفانه در ذهن جامعه ما اینطور شکل گرفته که آدم خداشناس، احتمالا باید یک آدم عبوس و خسته و غیر آراسته باشد! ما باید این ذهنیت ها را از ذهن نوجوانانمان پاک کنیم. همینطور ما باید این ذهنیت را در نوجوانان ایجاد کنیم که تو می توانی هم خوش لباس باشی، هم خوش خنده باشی هم معنوی باشی.

جایگاه مسجد و هیات و … در معنویت کجاست؟

از آنچه گفته شد اینطور بر می آید که شما برای معنویت حتما نباید در جای خاص مذهبی ای حضور پیدا کنید. در واقع مسجد و عزاداری ها و … قله های معنویت هستند نه همه معنویت. اینکه یک کارمند وقتی به محل کارش می رود همان ابتدا بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم. خدایا، من به عشق تو، به بندگان تو، با آنچه که تو به من دادی، می خواهم خدمت کنم …

این خودش معنویت است. مادری که در خانه غذا درست می کند به این نیت که این غذا رزقی شود برای حرکت مثبت خانواده اش رو به جلو، این هم معنویت است.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید