مقدمه
سلام. اگر شما نوشتار اصالت فرد یا اجتماع؟ اسلام کدام را می پسندد؟ را مطالعه کرده باشید، از اهمیت تربیت اجتماعی با خبر هستید! اما این تربیت اجتماعی چطور و در کجا در فرزند شما شکل می گیرد؟
در واقع، 5 بستر مهم وجود دارد که تربیت اجتماعی فرزند شما در آنها شکل می گیرد. در این نوشتار، به معرفی این 5 بستر و نحوه اثرگذاری آنها می پردازیم.
1) خانواده
برای اینکه تربیت اجتماعی نسل ما به درستی شکل بگیرد باید به آنها یاد بدهیم در خانواده چگونه نقش آفرینی کنند. این نقطه آغاز تربیت اجتماعی است!
اگر کسی فعال اجتماعی شد اما با پدر و مادرش درست رفتار نکرد، این فرد اصلا یک فعال اجتماعی نیست بلکه یک نیروی مضر در جامعه است.
فرد نمی تواند در جامعه موثر باشد اگر نتواند در خانواده نقش آفرینی کند. این را با توجه به 40 سال تجربه کار تشکیلاتی عرض می کنم!
چرا خانواده مهم است؟
اما چرا اینقدر تاکید می کنیم که خانواده مهم است؟ به این دلیل که در خانواده مولفه های اجتماعی در فرد شکل می گیرد. یکی از مهم ترین این مولفه های اجتماعی، مسئولیت است. انسان مسئول در اجتماع می تواند نقش آفرین باشد. انسانی که احساس مسئولیت نداشته باشد نمی تواند به درد جامعه بخورد!
تربیت اجتماعی یعنی استعداد مربوط به قسمت اجتماعی افراد تقویت شود.
اصلا خانواده اصلی ترین نهاد تشکیل دهنده جامعه است. به عبارتی خانواده یک جامعه کوچک است.
درون هر خانواده اقتصاد، روابط عمومی، امنیت، بهداشت، صادرات و واردات وجود دارد.
تقسیم کار، مسئولیت، تعهد، نظم، رعایت حقوق متقابل، شناخت وظیفه، ادب، توجه، خیرخواهی، عدالت، احسان، ایثار و … همه باید در اجتماع شکل بگیرد که نقطه آغاز آن در خانواده است.
یک معلم هم در مدرسه وظیفه دارد دانش آموزان را آماده کند تا در خانواده نقش آفرین باشند.
2) گروه هم سالان
دومین عامل موثر در تربیت اجتماعی، گروه هم سالان است. در گروه هم سالان، بچه ها به نقش های مختلف رو می آورند، حالت های مختلف پیدا می کنند، اشکالات خودشان را متوجه می شوند و …
یادتان باشد همیشه جمع، آزمایشگاه تشخیص مشکلات درون انسان است. این خیلی مهم است. جمع ها نشان می دهد شما کجا هستید!
گروه هم سالان هم استعدادهای فردی و هم استعدادهای جمعی را می تواند شکوفا کند.
3) رسانه ها
سومین عامل تاثیرگذار در تربیت اجتماعی رسانه ها هستند. رسانه های ارتباط جمعی. مثل تلویزیون، رادیو، شبکه های اجتماعی اینترنتی و …
این رسانه ها مخصوصا در سنین نوجوانی که بچه ها اسطوره ساز هستند و دنبال الگو و مدل می گردند اثرگذاری بالایی دارند. این رسانه ها می آیند و به آنها مدل می دهند.
اینجاست که نقش معلم نقش کلیدی است. معلم می تواند با بهره مندی از توانمندی های جامع خودش نقش آفرینی کند. یعنی معلمی که یک هنر بلد است، در یک ورزش خیلی قوی است، مدیریت اقتصادی خوبی دارد، معلمی که در اجتماع نقش آفرینی می کند، مسئولیتی دارد و … بچه ها متوجه می شوند که این معلم، معلمی را به عنوان یک شغل انتخاب نکرده بلکه به عنوان یک نقش انتخاب کرده است.
4) آموزش های رسمی
چهارمین عامل موثر، آموزش های رسمی است. منظور از آموزش رسمی، مراکز آموزش رسمی مثل مدارس و حوزه ها و دانشگاه ها هستند. در اینجا هم معلم با نوع نقش آفرینی و نوع به مشارکت گرفتن بچه ها و نوع هویت بخشی به آنها می تواند اثرگذاری بالایی داشته باشد.
دید درست برای معلم ها این است که کلاس آنها، صرفا نباید صرف انتقال دانش مجرد شود، بلکه کلاس درس باید بستر رشد اجتماعی برای دانش آموزان باشد.
مسئولیت دادن به بچه ها سر کلاس و جلب توجه آنها به رعایت حقوق متقابل سایر دوستان از جمله فعالیت های موثر معلمان در این زمینه هستند. اما ما متاسفانه شاهد این هستیم که در مدارس ما، بعد از دبیرستان، به جای تمرکز بر مباحث تربیتی، تدریس فقط کنکور محور شده است!
نباید فراموش کنیم که معلم پرتاب کننده واژه نیست، بلکه معلم زمینه ساز رشد است.
5) نهاد ها و تشکل ها
پنجمین عامل هم نهادها و تشکل ها هستند. به عبارتی زمینه سازهای تربیت غیر رسمی. در این تربیت غیر رسمی، ما شاهد این هستیم که بچه ها خود واقعی شان هستند چرا که برای گرفتن نمره به این تشکل ها نیامده اند.
نهادها، هیات ها، انجمن ها و … این ها باید تقویت بشوند. تقویت تشکل ها و نهادهای مردمی می تواند زمینه ساز تربیت اجتماعی باشد. به شرط اینکه یک نگاه عالمانه، حکیمانه، درست و مبتنی بر اصول در این تشکل ها و نهادها حاکم باشد.