نگاه خطی یا شبکه ای؟
در نوشتار تفکر سیستمی چیست؟ به معرفی مختصری از تفکر سیستمی پرداختیم. یکی از اصول تفکر سیستمی، داشتن نگاه شبکه ای به مسائل است. نگاه شبکه ای در مقابل نگاه خطی مطرح می شود.
نگاه خطی یک نگاه علت و معلولی است که اندیشه انسان را با محدودیت مواجه می کند. در مقابل، نگاه شبکه ای به دید انسان وسعت می بخشد. جهت تشریح این موضوع و اهمیت آن، در این نوشتار به یک مثال می پردازیم.
مشکلات مالی یک خانواده
تصور کنید یک خانواده با مشکلات اقتصادی مواجه شده است. پدر خانواده می گوید که وضع اقتصادی آنها خراب است. وقتی از او می پرسیم که چرا چنین گزاره ای را مطرح می کند، او می گوید به این دلیل اوضاعش خراب است که از نظر تامین مالی مخارج خانواده، با میزان درآمدی که دارد، کم می آورد.
این نمونه یک نگاه خطی و یا طولی است. فرد می گوید که چون درآمد ماهانه کمی دارد، وضع خوبی ندارد. در نتیجه تصمیم می گیرد که درآمد ماهانه خودش را افزایش دهد. برای افزایش درآمد از کارفرمایش تقاضای افزایش حقوق یا افزایش ساعت کار می کند. کارفرما هم احتمالا می گوید که انجام این درخواست ممکن نیست و او می تواند در صروت لزوم کارش را ترک کند!
تقریبا با دو سه مورد از این دست اقدامات، این فرد به بن بست میرسد و نتیجه می گیرد که اوضاع خراب است. چرا که او نگاه خطی به مسائل دارد.
نگاه شبکه ای به این مسئله
گزاره ای که فرد مطرح کرد این بود: «من وضع اقتصادی خوبی ندارم.»
برای داشتن نگاه شبکه ای به این مسئله نیاز است که این فرد، «وضع»، «اقتصاد»، «خوب» و «ندارم» را تحلیل کند. پیشفرض این فرد این است که اگر کم نیاورد وضع مالی خوبی دارد. اما این پیشفرض از کجا آمده است؟ آیا تنها عامل موثر در بهبود وضعیت مالی یک خانواده، میزان درآمد آن است؟
اگر این فرد به صورت شبکه ای فکر کند متوجه می شود که درآمد تنها یک بعد از ابعاد اقتصاد خانواده است. از جمله بعدهای دیگر اقتصاد خانواده می توان به: «مدیریت هزینه»، «تغییر نگرش»، «گسترش ارتباطات»، «گسترش مهارت ها»، «گسترش اطلاعات» و «تقویت ابعاد معنویت» و … اشاره کرد.
نتیجه چه می شود؟
وقتی پدر خانواده با این نگاه سیستمی و شبکه ای به مشکل اقتصادی خود نگاه می کند، ممکن است به این نتیجه برسد که مثلا باید هزینه ها را کاهش دهد. در نتیجه یک لیست از هزینه های روزانه خود تهیه می کند تا متوجه شود پول ها کجا می روند!
سپس برای هر کدام از موارد، چرائی را مشخص می کند. مثلا دلیل اینکه چرا هر ماه 50 هزارتومان خرج تاکسی او می شود ممکن است خواب ماندن او در صبح ها باشد. علت خواب ماندن او چیست؟ ممکن است تماشای تلویزیون یا وب گردی تا دیر وقت باشد.
در نهایت این فرد یک لیست از دلایل خواب ماندن دارد که می تواند به رفع آنها بپردازد تا یکی از هزینه های ماهانه او برطرف شود و سپس به سراغ ابعاد دیگر مشکلات مالی خودش برود.
نکته مهم اینجاست که وقتی یکی از این ابعاد مدیریت مالی خانواده تقویت شود روی سایر ابعاد نیز اثر می گذارد و سایر ابعاد نیز تقویت می شوند.